نه تو از پیش من ساده نباید بروئ

دردمندئ به تو دل داده نباید بروئ

شعر وشاعر پس از این عاشق زیبایئ تو

اتفاقئ ست افتاده ، نباید بروئ

زندگئ را ه درازئ است پراز وسوسه ها

بئ من از وحشت ، نباید بروئ

زخمئ ام ، خسته ام ، آشفته و بئ سامانم

نیستم جان تو آماده ونباید بروئ

آه صیاد ، دراین دشت بلا مئ میرم

شد اسیرت دل آزاده ، نباید بروئ

از شب بئ تپش پنجره ام ائ مهتاب

ائ گل روشن شب زاد، نباید بروئ

دلم گرفت از آ سمون  هم از زمین هم از زمون

تو زندگیم چقدر غمه دلم گرفته از همه

ای روزگار لعنتی تلخه بهت هر چی می گم

من به زمین و آسمون دست رفاقت نمی دم

امشب از اون شباست که من دوباره دیوونه بشم

تو مستی و بی خبری اسیر میخونه بشم

امشب از اون شباس که من دلم می خواد داد بزنم

تو شهر این غریبه ها دردمو فریاد بزنم

.......................................(معین)

از این همه در به دری تو قلب من قیامته

چه فایده داره زندگی دیگه انتهای طاقته

--

رفتی و بی تو دلم پر درده              پاییز قلبم ساکت و سرده

دل که میگفتم محرمه با من           کاش کی می دیدی بی تو چه کرده

ای که به شبهام صبح سپیدی       بی تو کویری بی شامم

ای که به رنجام رنگ امیدی            بی تو اسیری در دامم

با تو به هر غم سنگ صبورم           بی تو شکسته تاج غرورم

با تو یه چشمه چشمه روشن        بی تو یه جادم که سوت و کورم

چشمه اشکم بی تو سرابه           خونه عشقم بی تو خراب

شادی بی تو مثل حبابه                سایه آه نقش






تنهایی

گه تو را دوست دارم خیلی  زیاد منو ببخش

اگه تو اون  که  فقط   دلم میخو اد

تو   را   دوست  دارم خیلی زیاد منو ببخش

اگه  تو  اون    که فقط دلم میخواد

منوببخش اگه بهت خیلی میگم دوست دارم

منو ببخش اگه برات سبد سبد گل میچینم

منو ببخش اگه شبا فقط تو را خواب میبینم

گه تو را دوست دارم خیلی زیاد منو ببخش

اگه تو اونی که فقط دلم میخواد

تقدیم به فاطمه عزیزم
دوستتدارم قد یه دنیا