|
دوستت دارم | ||
|
مقصد نامه ام نه مثل مقدمه اول انشا قلب تو
و نه مثل خیلی های دیگر خانه توست
...
یادت را به یاد می آورم
که یادی از ورای موج های ساحل بود
یادی از خوابهای پروانه ای بروی باد
جوهر قلمم نه مثل خیال از طغیان خون رگهایم می آید نه مثل دنیا از مرکب سرخ
بلکه از سیاهی میان گل لاله ...
کاغذم نه پوست تنم است و نه از تنه درخت
از یادهایی است که در باد رفتند و فراموش شدند
شاید برای همین است که هیچ وقت نامه هایم به مقصد نمی رسد